سه شنبه 01 خرداد 1403 - Tue 21 May 2024
  • سکوت یک دقیقه‌ای شورای امنیت به احترام شهید رئیسی و همراهانش+ فیلم

  • حال و هوای منزل شهید سیدمهدی موسوی سرتیم حفاظت رئیس‌جمهور

  • تمهیدات ترافیکی مراسم تشییع پیکر شهدای خدمت

  • واکنش‌ رسانه‌های جهان به شهادت رئیس جمهور

  • غمی که پایان ندارد +عکس و فیلم

  • اعلام جزئیات آزمون نوبت دوم کنکور

  • رهبر انقلاب: مجلس خبرگان مظهر مردم‌سالاری است + فیلم

  • صادرات ریالی سال ۹۷ بالاخره تعیین تکلیف شد

  • تشییع باشکوه شهیدان خدمت در تبریز/وداع باشکوه آذربایجان با سید محرومان+ فیلم

  • تقدیم نشان طلای علیپور به رئیس جمهور شهید

  • وزیر کشور: امروز همه ما داغداریم+ فیلم

  • چهارشنبه سراسر کشور تعطیل است

  • اجتماع امام رضایی ها برای شهادت خادم الرضا

  • روزی که به عنوان سومین شهید محراب به شهادت رسیدم این تصویر مرا چاپ کنید

  • نگاهی گذرا بر زندگی نامه و سوابق شهید آیت الله سید ابراهیم رییسی

  • شهادت ۳ مامور پلیس توسط شرور سطح یک تهران

  • ازدحام مردم و عزاداری در میدان ولیعصر+ فیلم

  • سید سادات ابراهیم رئیسی نشان داد که خط شهادت هنوز ادامه دارد.

  • حقوق‌ کارکنان و یارانه درحال پرداخت است

  • دو راهی سخت استقلال در نقل‌وانتقالات

  • |ف |
    | | | |
    کد خبر: 283400
    تاریخ انتشار: 16/بهمن/1400 - 14:00

    تشکیل ارتش مدرن ملی و سربازگیری اجباری در ایران / ارتش رضاخانی چگونه تشکیل شد؟

    اگرچه تلاش‌ها برای ایجاد یک ارتش مدرن ملی از دوره فتحعلیشاه و با تلاش عباس میرزا آغاز شد، اما اجرای آن به دوره رضا شاه پهلوی رسید. در این دوره نیروهای ارتش و سربازان کاملا ایرانی بودند و بر خلاف دوره‌های دیگر تاریخ ایران، این ارتش تشکیل شده از نیروهای مزدور و اجیر شده خارجی نبود. سیر تشکیل ارتش مدرن و سربازگیری اجباری در ایران را بخوانید.

    تشکیل ارتش مدرن ملی و سربازگیری اجباری در ایران / ارتش رضاخانی چگونه تشکیل شد؟

    به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت» ،تصویر ثبت شده در سال ۱۳۰۵ (یکسال پس از سلطنت) که رضا شاه پهلوی برای نخستین بار قانون سربازی اجباری را اجرا کرد و نخستین سربازان وظیفه در تکیه دولت تهران جمع شدند تا به دوره آموزشی اعزام شوند.

    تاریخ تشکیل ارتش مدرنی که متشکل از سربازان آموزش‌دیده و سلسله مراتب اداری باشد، به دوران فتحعلیشاه بازمی‌گردد. تا آن زمان در ایران سربازان و جنگجویان، اغلب مزدورانی بودند که به این یا آن قوم و قبیله می‌پیوستند و هدف اصلی از جنگ برایشان چیزی جز گرفتن غنیمت و حقوق نبود.

    آخرین ارتش قدرتمند ایران که با چنین شیوه‌ای جمع‌آوری و اداره شد، ارتش آقا محمدخان قاجار بود. اما نوسازی ارتش‌های اروپایی، که شامل ایجاد سلسله مراتب افسری، آموزش‌های علمی و نوسازی تجهیزات جنگی بود، همه معادلات را برهم زد.

     

     

     

     

    ایده تشکیل ارتش مدرن دارای سلسله مراتب نظامی

    ارتش مدرن از قرون شانزدهم در اروپا به وجود آمد و وقتی ناپلئون بناپارت به کشورهایی چون مصر حمله کرد، جهان اسلام از قدرت چنین ارتشی در حیرت فرو رفت. ایران نیز که در زمان آقامحمدخان با روسیه تزاری درافتاده بود، هیچ فکرش را نمی‌کرد که قوای روس در نتیجه نوسازی ارتش به چنین قدرتی برسند و ایران را تحقیر کنند. طبعا ارتش‌های سنتی مانند آنچه در ایران وجود داشت، بسیار ضعیف و شکننده بودند و این امر خطر استثمار و فروپاشی کشور را بالا می‌برد.

    از همین رو بود که فرمانده دلیر فتحعلی شاه، یعنی عباس میرزا به فکر تشکیل ارتش مدرن در ایران افتاد. اما این امر تا زمان رضاشاه پهلوی محقق نشد. دلیل محقق نشدن چنین خواسته‌ای که تقریبا تمام شاهان قاجار نیز در پی‌اش بودند این بود که نوسازی ارتش ادامه روند نوسازی در ساختار‌های کلی بوروکراتیک، قانونی و سیاسی بود و ارتش را به تنهایی و منفک از اوضاع کلی کشور نمی‌شد، نوسازی کرد. به همین دلیل ناصرالدین شاه پس از نا امیدی در تشکیل ارتش ملی، از قوای روسیه خواست تا ارتشی در ایران تشکیل دهند که اقلا امنیت ایالات داخلی تامین شود.

    نتیجه این درخواست تشکیل بریگاد قزاق در ایران بود که مرکب از دو فوج سواره و یک دسته موزیک بود. بعد‌ها تشکیلات بریگاد گسترش یافت و واحد‌های پیاده و آتشبار و فوج‌هایی در ایالات بزرگ ایران به آن افزوده شدند. بریگاد قزاق در اواخر فعالیت خود به حد دیویزیون (لشکر) ارتقاء یافت که خود به چندین تیپ تقسیم می‌شد و از همان دوران ناصرالدین شاه نیز شروع به سرباز گیری در ایران کرد.

     

    شاهان قاجار برای تامین سربازان مورد نیاز خود بیشتر اوقات از ایالات مختلف، به جای مالیات سرباز می‌گرفتند که به این کار «بنچیه‌بندی» می‌گفتند. مالیات‌گیری از دهات و قصبات، «بنچیه» نامیده می‌شد، اما بیشتر دهات و قصبات پولی برای مالیات دادن نداشتند و در عوض تعدادی از جوانان روستا به جای مالیات به مرکز فرستاده می‌شدند. به همین دلیل سران دهات و روستا و ایالات مختلف مقدار کمی مالیات پولی می‌دادند و مابقی مالیات خود را با دادن سرباز جبران می‌کردند. اگر هم در این روند کوتاهی می‌شد مرکز و ارتش هر ایالت به زور تعدادی از جوانان دهات و روستا را گرفته و به سربازی می‌فرستاد که در هر مرحله از این اقدامات دردسر‌ها و ناکارآمدی‌های فراوانی وجود داشت.

    استفانی کرونین پژوهشگری سرشناس تاریخ معاصر ایران می‌نویسد «یکی از بزرگترین مشکلات در این شیوه، فرار سربازان بود. طبعا دهقانانی که به زور به سربازی فرستاده می‌شدند میلی برای ماندن نداشتند و در صورت فرار کردن خطر چندانی آن‌ها را تهدید نمی‌کرد چرا که به دلیل فقدان بوروکراسی مشخص نبود چه کسانی فرار کرده و چه تبعاتی در انتظار آنهاست.»

    روشنفکران مشروطه و دولتمردان وقت نیز که سال‌های بود به لزوم تشکیل ارتش ملی پی برده بودند از تشکیل آن دفاع می‌کردند. بریگاد قزاق برای مشروطه‌خواهان ارتشی خارجی به حساب می‌آمد، چرا که نهایتا از روسیه دستور می‌گرفت. علاوه بر آن حمایت بریگاد از شاه در برابر مشروطه‌خواهان و به توپ بستن مجلس و اعدام انقلابیون وجهه این نیرو و نیرو‌های دیگری، چون پلیس جنوب بدبین بودند و تنها نیروی نظامی خارجی که اندک اعتباری در میان مشروطه‌خواهان داشت ژاندارمری بود. اعتبار ژاندارمری نیز به علت اینکه با پیشنهاد مورگان شوستر ایجاد شده بود و علیه منافع روسیه در ایران بود، مورد حمایت قرار می‌گرفت.

    سربازی در دوره رضا شاه پهلوی

    با اینکه مشروطه‌خواهان خواستار تشکیل ارتش ملی بودند، اما قدرتی برای اجرای آن نداشتند. همزمان تعدادی از سران ایرانی قوای قزاق که این مشکلات ارتش را از نزدیک می‌دیدند، نیز به فکر نوسازی ارتش بودند و یکی از این سران رضاخان بود که پس از کودتای ۱۲۹۹ سودای گرفتن قدرت را داشت.

    رضاخان به مجلس دستور داد در سال ۱۳۰۴ خدمت سربازی را اجباری کند و خود با تثبیت قدرت در ۱۳۰۵ به اجرای آن نظارت کرد. وی در دورانی که وزیر جنگ بود اقداماتش را آغاز کرده بود. رضا خان ابتدا یک دانشکده افسری ایجاد کرد و سامانه آموزش نظامی در مدارس نظام و دانشکده افسری را بر اساس پیاده‌نظام مدرن اروپایی تدوین کرد.

    در هجدهم خرداد ۱۳۰۱ از مجلس ۱۳ هزار تومان بودجه برای اعزام ۵۶ دانشجو و چهار افسر جهت تحصیلات نظامی (۳۰ نفر برای دوره یکساله و ۳۱ برای دوره ۲ ساله) به فرانسه گرفت. به گزارش رویداد۲۴ اولین گروه از این افسران در خرداد ماه سال ۱۳۰۲ به دانشکده‌های افسری سن سیر (پیاده‌نظام)، سمور پاریس (سواره نظام)، ژیمناستیک ژوان ویل، مدرسه توپخانه پواتیه، مدرسه مهندسی ورسای و دیگر مدارس نظام فرانسه اعزام شدند.

    قشون‌کشی‌های داخلی و جنگ‌های نامنظم نیز به کسب تجربه بیشتر توسط نیرو‌ها کمک شایانی کرد. برقراری خدمت وظیفه ملی اجباری، دیگر تصمیم مهم رضاشاه در بخش نظامی بود. مدت آن را برای همگان ۲ سال و برای دارندگان گواهینامه تحصیلی متوسطه یا بیشتر، یک سال تعیین کرد.

    اهمیت بنیان‌گذاری سربازی اجباری در ایران آن دوره، در حالت اجتماعی آن بود. این تصمیم، یک انقلاب اجتماعی تمام‌عیار در ایران آن دوره بود. چرا که در عمل نیز اجباری بود و برای نخستین‌بار، جوانان برخاسته از طبقات، گروه‌های اجتماعی و مناطق گوناگون، با هم درآمیخته شدند که گامی اساسی در تحکیم مبانی واقعی وحدت ملی و همدلی میان ایرانیان بود. تنها مخالف جدی رضاخان در آن زمان روحانیون بودند که وی آن‌ها را به شدت سرکوب کرد و سربازگیری اجباری را با گسترش فرایند بوروکراسی که مهمترین آن‌ها راه‌اندازی ثبت احوال و گرفتن شناسنامه بود آغاز کرد.

    نخستین پایگاه سربازگیری اجباری در تکیه دولت تهران در سال ۱۳۰۵ شمسی برپا شد که مشمولان وظیفه احضار شدند. در آن دوره چون سربازی اجباری شده بود، از سربازی با نام «اجباری» یاد می‌شد و مثلا گفته می‌شد فلان فرد به اجباری رفته است که این جمله یعنی فرد به سربازی رفته است.

    غذای سربازان در آن دوره آش بود که در بعدها در ظروف یکدست و مخصوص یه نام «یقلاوی» [واژه به صورت یغلاوی یا یغلوی و همچنین یقلوی هم ثبت شده است] سرو می‌شد. اصطلاح «آشخور» مربوط به همین دوره تاریخی است و اشاره به غذای سربازان دارد.

    سربازگیری ارتش از نیروهای ملی از معدود اقدامات رضاشاه بود که اغلب مخالفانش نیز از آن استقبال کردند. یحیی دولت آبادی در این باره می‌نویسد: «شرکت نمودن تمام جوانان مملکت در خدمت سربازی در راه وطن، موافق عدل و انصاف است و موجب حسن تربیت و هیجان روح جوان و تبدیل نسل تن‌پرور و ناتوان و پژمرده و وظیفه‌نشناس به نسل توانای تن و جان زنده و وظیفه‌شناس خواهد بود.»

    «جان فوران» جامعه‌شناسی برجسته آمریکایی، اقدامات رضاشاه را «استبداد نظامی» و «تجددخواهی نظامی به رهبری دولت» می‌نامد. بالا بردن درآمد‌های دولتی از راه مالیات منظم، بانکداری و فعالیت‌های گمرکی، بهبود بخشیدن به نظام ارتباطی به‌وسیله‌ی جاده‌سازی و احداث نخستین خط راه آهن سراسری ایران، ایجاد خطوط تلگراف و شبکه‌ی تلفن، اجباری کردن خدمت نظام وظیفه‌ی عمومی و سربازگیری، ایجاد نظام قضایی و آموزشی مدرن، مشارکت دادن زنان در آموزش و پرورش و فعالیت‌های اجتماعی، توسعه‌ی شبکه‌های بهداشتی، درمانی و نوسازی شهر‌ها با کشیدن خیابان‌های پهن در شهر‌های بزرگ، طرح‌هایی بودند که ارتش رضاشاه در آن به نحوی نقش فعال داشت. این اقدامات ایران را دچار تحولات عمیقی کرد و آن را از یک جامعه کهن فئودالی به سطح دولت ملتی مدرن برکشید.

    مرتبط ها
    نظرات بینندگان
    نظرات شما